شکاف در دیوار بیاعتمادی
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۶۳۶۱
وزیر امور خارجه کشورمان روز پنجشنبه هفته گذشته به دعوت همتای سعودی خود برای سفری دو روزه به عربستان سفر کرد؛ سفری که با واکنش مثبت کشورهای منطقه از جمله کویت روبرو شد و امیدها برای یک خاورمیانه با ثباتتر را پررنگ کرد.
به گزارش ایران اکونومیست، در پی توافق سال گذشته ایران و عربستان در پکن برای برقراری مجدد روابط و افتتاح سفارتخانههای دو کشور در تهران و ریاض، شاهد این بودیم که «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه عربستان در ۲۷ خرداد ماه سال جاری به تهران سفر کرد و پیام دعوت ملک سلمان از سید ابراهیم رییسی برای سفر به عربستان را تحویل مقامات ایران داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بن فرحان در این سفر همچنین ضمن گفتوگو و رایزنی با همتای ایرانی خود از وی برای ادامه مذاکرات به منظور اجرای بیانیه پکن و پیشبرد گسترش روابط دو کشور دعوت کرد تا به ریاض سفر کند.
در همین چارچوب حسین امیرعبداللهیان صبح روز پنچ شنبه ۲۶ مردادماه در راس هیاتی به عربستان سفر کرد و ضمن گفتوگویی سه ساعته با فیصل بن فرحان، وزیر خارجه این کشور ، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای سعودی خود در وزارت امورخارجه عربستان شرکت کرد.
امیرعبداللهیان در این کنفرانس خبری با بیان این که روبط دو کشور ایران و عربستان در مسیر درست و رو به جلویی قرار دارد، اعلام کرد که رییسجمهور ایران در یک فرصت مناسب به ریاض سفر خواهد کرد.
این دپیلمات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران همچنین با استقبال از سفر گردشگران عربستانی به تهران اعلام کرد که به زودی زمینه برای سفر شهرندان ایرانی به عربستان برای شرکت در حج مفرده فراهم میشود.
در جریان رایزنیهای وزیران امور خارجه ایران و عربستان، دو کشور توافق کردند که شورای هماهنگی روابط دوجانبه به ریاست وزیران امور خارجه دو کشور، برای سرعت بخشیدن به مناسبات دو کشور تشکیل شود.
امیرعبداللهیان در ادامه سفر خود به ریاض از محل سفارت ایران در عربستان که در ۱۶ خردادماه سال جاری به طور رسمی بازگشایی شده است و اکنون با سرپرستی حسن زرنگار ابرقویی، اداره می شود، بازدید کرد.
در این بازدید علیرضا عنایتی، سفیر ایران در عربستان که قرار است از اواخر هفته جاری به صورت رسمی مسئولیت نمایندگی ایران در ریاض را بر عهده بگیرد، نیز حضور داشت.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همچنین در ساعات پایانی پنجشنبه شب راهی جده شد که بر اساس آن چه از قبل برنامه ریزی شده بود با «محمدبن سلمان» ولیعهد سعودی دیدار و رایزنی کند.
امیرعبداللهیان بعد از این دیدار با انتشار تصاویری از ملاقات انجام شده در صفحه اجتماعی خود در شبکه ایکس نوشت: با امیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، به مدت ۹۰ دقیقه در جده دیدار داشتیم. گفتوگویی صریح، بیپرده، سودمند و نتیجهبخش، مبتنی بر سیاست همسایگی. با اراده روسای دو کشور، بر مناسبات دوجانبه پایدار در همه زمینهها تاکید شد. در منطقه بر «امنیت و توسعه برای همه» اتفاق نظر داریم.
امیرعبداللهیان در این دیدار پیام دعوت ابراهیم رییسی به وی برای سفر به تهران را تحویل ولیعهد جوان سعودی کرد و محمدبن سلمان نیز ضمن پذیرش این دعوت اعلام کرد که در یک فرصت مناسب به تهران سفر میکند.
به گزارش ایران اکونومیست، این سفر که علاوه بر این که واکنش مثبت رسانههای منطقه از جمله رسانههای عربستانی روبرو شد، با استقبال برخی از مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله وزیر امور خارجه کویت نیز روبرو شد چنان که سالم عبدالله الجابر الصباح، وزیر خارجه کویت در بیانیهای تاکید کرد که از نتایج سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران به عربستان و دیدار با فیصل بن فرحان، همتای سعودی خود استقبال میکنیم.
وی گفت که این سفر نشاندهنده عزم و تلاش دو کشور برای بازگشت روابط دوجانبه به حالت طبیعی و پایبندی دو کشور به حفظ ثبات و امنیت منطقه است که این امر منجر به اعتمادسازی خواهد شد و در راستای منافع منطقه و جهان است.
کارشناسان عرصه روابط بینالملل ضمن این که معتقد هستند این سفر میتواند آغازی برای صفحهای روشن از روابط ایران با کشورهای عربی خلیج فارس بر اساس حسن همجواری، عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، تقویت روابط و ایجاد پلهای همکاری و گفتوگو و تفاهم باشد و این امر در صلح و ثبات و شکوفایی کشورها و مقابله با چالشهای آینده موثر خواهد بود، در عین حال تاکید بر این نکته دارند که طی سالهای گذشته با توجه به رقابتهای فزاینده بین ایران و عربستان در منطقه که بعضا منجر به خصومت و یا وقوع جنگهای نیابتی بین دو کشور شده، دیوار بیاعتمادی بلندی بین دو کشور ایجاد شده بود و آنچه که اکنون در روابط دو کشور به وقوع پیوسته، شکاف در این دیوار است.
آنها همچنین با اعتقاد بر این که نباید بر اساس نگاه خوشبینانه این تصور را داشت که تعارضها و رقابتهای موجود بین ایران و عربستان بلافاصله حل میشود و یا در آینده نزدیک شاهد ائتلاف و یا اتحادی بین دو کشور خواهیم بود، معتقدند که آن چه در حال حاضر در روابط دو کشور ایران و عربستان در جریان است قدم برداشتن برای کاهش تنشها است، روندی که قطعا مخالفان و دشمنانی دارد و باید دو کشور در این ارتباط مراقبتهای لازم را داشته باشند.
در ارتباط با اهمیت سفر اخیر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به عربستان و پیامدهای آن جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا به ایران اکونومیست گفت: به نظرم این سفر به صورت ضمنی است یک نوع راستیآزمایی از این موضوع بود که عربستان سعودی به چه مسیری حرکت میکند و اینکه ایران دست دوستیاش را به سمت این کشور دراز کرده نوع واکنش عربستان به آن چگونه است.
جعفر قنادباشیقنادباشی با بیان اینکه در روند دیپلماسی و روابط دو کشور در عرف بینالمللی دید و بازدیدها و رفت و آمد هیاتها یک امر ضروری است، اظهار کرد: در همین چارچوب شاهد این بودیم که وزیر خارجه عربستان سعودی در خردادماه سال جاری به تهران سفر کرد و آقای امیرعبداللهیان نیز به دعوت همتای سعودی خود در اواخر هفته گذشته به ریاض و جده سفر کرد.
وی با بیان اینکه به نظر میرسد یکی از اهداف اصلی این سفر زمینهسازی برای سفر رییسجمهور به ریاض بر اساس دعوت به عمل آمده از وی است، تصریح کرد: ایران و عربستان سعودی با توجه به اینکه دو کشور مهم در جهان اسلام و غرب آسیا هستند حرفهای زیادی برای گفتن در منطقه دارند و ضروری است که در این ارتباط تبادل نظر کنند.
این کارشناس غرب آسیا با تاکید بر اینکه برای پایدار کردن روابط دو کشور میبایست ایران و عربستان به سمت گسترش همکاریهای اقتصادی و تجاری و انجام سرمایه گذاریهای مشترک در حوزههایی مثل انرژی حرکت کند، گفت: ایران تمایل دارد که عربستان در برخی از حوزهها در داخل ایران سرمایهگذاری کند و این فرصت خوبی است که مقامات سعودی به آن توجه کنند.
قنادباشی همچنین با تاکید بر اینکه عربستان سعودی در میان همسایگان حوزه خلیج فارس برای جمهوری اسلامی ایران مهم است و در واقع یک قدرت اقتصادی در منطقه است، ادامه داد: بین ایران و عربستان سعودی دو موضوع مهم اوپک و حج مشترک است و این باعث میشود که دو کشور مجبور باشند در بدترین شرایط نیز با یکدیگر روابط و تعامل داشته باشند.
وی همچنین با اشاره به مسائل امنیتی موجود در منطقه و قدرت نظامی ایران تصریح کرد: ایران تاکید دارد که نیازی به حضور بیگانگان در منطقه نیست و اگر سعودیها نیز به این نتیجه برسند که به سمت امنیت درونزا در منطقه برسند این زمینه خوبی را برای گسترش روابط دو کشور فراهم میکند.
در این چارچوب وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در نشست مطبوعاتی مشترک با همتای سعودی خودتاکید کرد ما به امنیت درونزا و بومی در منطقه معتقد هستیم.
امیرعبداللهیان در این ارتباط همچنین اظهار کرد: ایده امنیت و توسعه غیرقابل تفکیک و متعلق به تمام کنشگران در منطقه است. در جریان دیدار با وزیر خارجه عربستان ایده گفتوگو و همکاری منطقهای را که در جریان سفر چندی پیش خود به تعداد از کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح کرده بودم، مورد بررسی و گفتوگو قرار دادم.
قنادباشی در ادامه گفتوگوی خود با خبرنگاران همچنین با اشاره به همکاریهای عربستان سعودی با آمریکا و برخی اخبار منتشر شده مبنی بر احتمال عادیسازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی گفت: به نظرم سفر صورت گرفته به صورت ضمنی یک راستیآزمایی خوبی است که مقامات ایران متوجه شوند که عربستان سعودی در چه مسیری حرکت میکند.
در هفتههای اخیر به خصوص پس از عادیسازی روابط ایران با عربستان و کاهش تنشها بین ایران و کشورهای عربی منطقه و همچنین تمایل کشورهای عربی برای برقراری مجدد روابط با سوریه و حضور مجدد دمشق در اتحادیه عرب و از دیگر سو افزایش تلاشها برای کاهش اختلافات بین گروههای مقاومت فلسطینی با تشکیلات خودگردان، شاهد هستیم که تلاش دولت آمریکا برای فشار به عربستان جهت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی افزایش یافته است؛ چنان که با نشان دادن در باغ سبز تلاش دارد که دولت سعودی را برای پیوستن به توافق ابراهیم متقاعد کند.
حسین آجرلو دیگر کارشناس مسائل غرب آسیا نیز در گفتوگو با ایران اکونومیست با بیان اینکه در پی توافق ایران و عربستان در پکن برای برقراری مجدد روابط شاهد این بودیم که سفارتخانههای دو کشور در تهران و ریاض فعالیت خود را آغاز کردند، گفت: سفر آقای فرحان به تهران و سفر آقای امیرعبداللهیان به جده و ریاض در چارچوب این توافق و تلاش دو کشور برای عادیسازی روابط صورت گرفته است.
حسین آجرلووی با بیان اینکه سفر صورت گرفته در مقطع حساس و مهمی انجام شد، اظهار کرد: به نظر میرسید که در چند وقت اخیر توافق ایران و عربستان سعودی به سمت یک روند فرسایشی در حال حرکت بود و اتفاق جدی در روابط رخ نمیداد. چنان که سفرای دو کشور در تهران و ریاض مستقر نشده بودند و به نظر میرسید که با توجه به تاخیر صورت گرفته در این زمینه از سرگیری این روابط با چالشهایی روبهرو شده است.
وی با بیان اینکه همچنین در این مقطع اخباری ضد و نقیضی در مورد عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی مطرح شده بود، تصریح کرد: از سویی دیگر شاهد بروز اختلافات رسانهای بین ایران با کشورهایی چون کویت و عربستان سعودی در ارتباط با میدان انرژی آرش بودیم چنانکه ایران در این قضیه در یک سمت قرار داشت و عربستان و کویت با انتشار بیانیههایی که مبتنی بر حسن نیت نبود در طرف دیگر قرار داشتند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان این که این تحولات و برخی چالشهای موجود در منطقه از جمله تحولات در لبنان و سوریه این تحلیل را تقویت میکرد که در آینده نزدیک اتفاق جدی علیرغم برخی خوشبینیها در روابط دو کشور ایران و عربستان ایجاد نمیشود، ادامه داد: سفر اخیر آقای امیرعبداللهیان به عربستان سعودی و استقبال صورت گرفته از وی در این سفر و دیدارش با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان نشان داد که تحلیلهای صورت گرفته در چند وقت اخیر چندان دقیق نبوده است و این سفر و نوع برخورد مقامات سعودی بیانگر این موضوع است که دو کشور از تمایل قابل توجهی برای گسترش روابط برخوردار هستند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که برقراری روابط بین ایران و عربستان سعودی در وهله اول منجر به ائتلاف و یا اتحادی بین دو کشور در منطقه نخواهد شد بلکه در قدم اول آنها همچنان به دنبال کاهش سطح اختلافات و تنش هستند، اضافه کرد: طی سالهای گذشته روابط ایران و عربستان سعودی براساس بیاعتمادی پیش رفته است و اکنون شکافی در این دیوار بیاعتمادی ایجاد شده است، بنابراین همانطور که اشاره شد قدمهای اولیه دو کشور را باید در راستای کاهش تنش قلمداد کرد.
وی در ادامه صحبتهای خود در این ارتباط تصریح کرد: ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که عربستان همچنان متحد اصلی غرب در کشور است. عربستان سعودی همچنان در بخشهایی از حاکمیت عربستان سعودی تمایل به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی وجود دارد. ریاض همچنان از برخی از گروهها در منطقه حمایت میکند، بین ایران و عربستان سعودی در ارتباط با موضوع یمن اختلاف نظر وجود دارد و در کنار این مسائل همچنان اختلافات ایدئولوژیک نیز بین دو کشور مشاهده میشود.
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: همانطور که گفتم به نظرم آنچه که تاکنون طی چند ماه گذشته در ارتباط با روابط ایران و عربستان صورت گرفته است، کاهش اختلافات در سطح فنی دیپلماتیک بوده گرچه در جریان نشست مطبوعاتی دو وزیر شاهد بودیم که ایران از برگزاری اکسپو ۲۰۳۰ در عربستان سعودی در ریاض حمایت کرد و پیشنهاد انجام بازیهای دوستانه ورزشی بین تیمهای دو کشور از جمله در حوزه فوتبال انجام شد و اینها قدمهای ابتدایی در راستای کاهش تنش است.
وی در بخشی دیگر از صحبتهای خود با تاکید بر اینکه سفرهای دیپلماتیک به خصوص در سطح وزرای خارجه در روند کاهش تنشها موثر است و اینگونه سفرها میتواند بسیاری از چالشها را حل و فصل کند، تصریح کرد: در همین چارچوب ضروری است که این سفرها به سطح بالاتر یعنی روسای دو کشور نیز ارتقا پیدا کند.
آجرلو در بخش پایانی خود با تاکید بر اینکه یک روند مثبتی را در روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی مشاهده میکنیم، اظهار کرد: البته که باید بر این موضوع تاکید داشت که نباید نگاه خوشبینانه داشته باشیم که مثلا یک شبه و در مدت کوتاهی تمام مسائل موجود بین ایران و عربستان سعودی حل میشود، طرفین با دقت و وسواس در حال پیشبرد روابط هستند و همان طور که اشاره شد باید از این روابط مراقبت شود.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: توافق ایران و عربستان ، سفر امیرعبداللهیان به عربستان ، حعفرقنادباشی ، حسین آجرلو ، ایران و عربستان ، رایزنی وزیران امور خارجه ایران و عربستان در ریاض ، دیدار امیر عبداللهیان با محمدبن سلمان ، برگزیدهها
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: توافق ایران و عربستان سفر امیرعبداللهیان به عربستان ایران و عربستان برگزیده ها بین ایران و عربستان سعودی دو کشور ایران و عربستان کارشناس مسائل غرب آسیا جمهوری اسلامی ایران ایران و عربستان عربستان سعودی روابط دو کشور ایران اکونومیست عادی سازی روابط وزیر امور خارجه همتای سعودی خود رژیم صهیونیستی خارجه عربستان روابط ایران بین دو کشور بی اعتمادی وزیر خارجه دو کشور خلیج فارس کاهش تنش برای سفر بن فرحان بر اساس گفت وگو چالش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۶۳۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ شکاف بزرگ در روابط رژیمصهیونیستی با غرب طی جنگ طوفان الاقصی
رژیمصهیونیستی فرزند دور از وطن و دوستداشتنی غرب است. علیرغم فاصله زیاد و دشواریها، اروپا و آمریکا این فرزند را با وجود مشکلاتی که از بدو تولد داشته، با تنفس مصنوعی زنده نگه داشتهاند. این ولد چموش، اما امروز که از نفس افتاده بهدنبال قربانی کردن منافع اولاد و صاحبان خود است. نتانیاهو برای آنکه خود و همسرش مدت بیشتری از مواهب نخستوزیری بهره ببرند قصد دارد با اجرای برنامههایی هزاران سرباز غربی را در منطقه طعمه مرگ کرده و داراییهای این مجموعه را در سراسر جهان در معرض خطر قرار دهد.
آنچه نتانیاهو را برای اجرای این نقشهها و مانورهای سیاسی توانمند ساخته است، ارتباطات و قدرت گسترده لابی صهیونیستی در جهان است. با این وجود لابی صهیونیسم در جهان همانند سابق قدرتمند نیست. در درون این لابی منافع متعارضی بروز کردهاند بهگونهای که امروزه بخش قدرتمندی از این لابی سیاستهای نتانیاهو را برخلاف حیاتیترین عناصر زندگی و حیات خود میدانند. جنایتهای دولت رژیم در غزه باعث شده تا یهودیان در غرب از هر سو با تهدید مواجه شوند.
یهودیستیزی نهادینه در غرب، مسلمانان و گروههای لیبرال همه و همه به معضلی برای یهودیان غربنشین تبدیل شده و آنها را به اجرای مانورهایی برای رهایی از معضلات کشانده که شامل اعلام ضدیت علنی به اقدامات رژیم میشود. لابیصهیونیستی در مناطق دیگر جهان نیز از نفس افتاده است. دولت روسیه و چین طی ماههای اخیر روی خوشی به رژیم نشان نداده و در برهههایی ناخوشیهایی را به تلآویو تحمیل کردهاند. از داخل فلسطین اشغالی تا خارج، از شرق تا غرب و از دوست تا دشمن وضعیت برای رژیم درحال وخامت است.
در روزهای اخیر رسانههای مشهور جهان از احتمال تحت تعقیب قرار گرفتن رهبران سیاسی و نظامی رژیم توسط دادگاه لاهه بهدلیل جنایتهایشان خبر دادهاند. بهطور آشکاری این دادگاه تحت تاثیر محور مقاومت، چین، روسیه، مسلمانان و عربها نیست. این اتفاق اگر رخ دهد نشان میدهد بخش مهمی از غرب نهتنها قصد دارد ترمز نتانیاهو را بکشد بلکه او را بسزای برخی از اقدامات خودسرانهاش که برای غرب گران تمام شدهاند، برساند. در ادامه این گزارش به ۱۰ شکاف بزرگی که در روابط رژیم با غرب طی جنگ طوفان الاقصی شکل گرفته پرداخته شده است.
۱. اختلاف با نهادهای اصلی آمریکا
نهادهای اصیل و ساختارهای دولت عمیق آمریکا با صهیونیستها به مشکل خوردهاند. این موضوع شواهد متعددی دارد که به رسانهها راه یافتهاند. گزارش برخی از رسانههای آمریکایی درباره بروز مخالفتهایی در وزارت دفاع، ستاد ارتش و سازمانهای اطلاعاتی با سیاست حمایتی دولت بایدن در رابطه با رژیم در همین راستا قابل ارزیابی هستند. به نظر میرسد ورود و پررنگ شدن نقش ویلیام برنز رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا در روند تحولات فلسطین اشغالی و منطقه قابل تامل است.
او نیز همانند دیگر مقامات آمریکایی به رژیمصهیونیستی به چشم یک دارایی استراتژیک برای واشنگتن نگاه میکند، اما در فعالیتهایش کمتر بر اثر فعالیت لابیهای صهیونیستی منحرف میشود. شاید رژیم قسمتی از ضلع سیاست مهار ایران باشد که آمریکا پیگیری میکند و از این رو سیاستهای دولت عمیق واشنگتن ضد تهران تند باشد، اما درهرحال حذف عنصر منحرفسازی مثل رژیم میتواند به درک بهتر حقایق کمک کند. امروز ساختارهای آمریکایی بهتر با اقدامات انحرافساز رژیم آشنا شده و دریافتهاند تلآویو میتواند واشنگتن را به ناکجاآباد بکشاند. به زعم عدهای در واشنگتن روبهرو شدن آمریکا با واقعیتها میتواند منافع آمریکا را تامین کند حتی اگر به زیان رژیم تمام شود.
۲. اختلاف با احزاب لیبرال دموکرات
رهبران احزاب لیبرال دموکرات غرب مانند حزب دموکرات فقط برای رای آوردن نیستند بلکه قصد دارند با ایفای نقش در مدیریت جوامع، جایگاه و حضور خود در ساختار قدرت را حفظ کنند. حزب دموکرات آمریکا ایجاد شده و باقی مانده است؛ زیرا میتواند بخشی از مردم و افکار نخبگان را مدیریت کند. اگر عدهای بتوانند از زیر چتر حزب دموکرات خارج شوند، از اهمیت این حزب در ساختار آمریکا کاسته میشود. اگر حزب دموکرات بر علیه آزادیهای مدنی مانند حق اعتراض فعال شود، این مساله ضمن خروج برخی از چتر حزب، دموکراتها را برای مدتی در مناسبات درونحزبی نیز دچار مشکل خواهد کرد.
تعدادی از جناحها و افراد قابل اعتنا در داخل حزب دموکرات مدتهاست سیاستی انتقادی علیه رژیم و دولت نتانیاهو داشتهاند. این گروه امروزه نیز از فروافتادن حزب دموکرات به حمایت کامل از رژیم خودداری میکنند؛ آن هم درحالیکه حزب به شدت تحت تاثیر صهیونیستها قرار دارد. مجموعه این مسائل باعث شده تا جو بایدن نیز از جانبداری کامل از صهیونیستها در جریان خیزش نهاد دانشگاه در آمریکا علیه رژیم خودداری کند. دیگر دموکراتها نیز با ایده جمهوریخواهان برای استفاده از گارد ملی برای برخورد با جریان دانشجویی ضد نتانیاهو خودداری کردهاند. افرادی مانند فرماندار ایالت نیویورک و سناتور تیم کین از میان دموکراتها استفاده از گارد ملی را رد کردهاند.
۳. درگیری با یهودیان لیبرال غربنشین
به «آلبرت انیشتین» پیشنهاد شده بود پس از تاسیس رژیمصهیونیستی رئیس این رژیم شود. حضور او به دلیل تبار اشکنازی، آلمانی بودن و بیشتر از آن اعتباری که در آمریکا و جهان داشت میتوانست برای تلآویو بسیار سودمند باشد. او، اما استاد ماند و فعالیت دانشگاهی در آمریکا را ترجیح داد؛ زیرا آن را برای جایگاه و منافع خود بهتر میدانست. این رد کردن ریشه در یک روند داشت. پس از بروز بحران در اروپا علیه یهودیان، آنهایی که توانمندتر بودند راهی آمریکا و بخشهای فرومانده به فلسطین کوچانده شدند. میان یهودیان غربنشین و شهرکنشین برای مدتها شکاف بحرانسازی وجود نداشته است.
یهودیان لیبرال ارتباطات جمعیتی و اقتصادی مناسبی با ساکنان سرزمینهای اشغالی داشته و از مزایای رژیم بهره میبردند. امروز، اما آنها با تلآویو دچار مشکل شدهاند. جنایتهای رژیم به اسم «دولت یهود» باعث شده در غرب عدهای به این فکر فروروند که شاید برخورد دولتها و جوامع اروپایی با یهودیان در گذشته کار درستی بوده و باید تداوم یابد. نتیجه این تحول در غرب رشد مجدد «یهودیستیزی» است که میتواند زندگی و فعالیت یهودیان غربنشین را با مشکل مواجه سازد. از این رو خود آنان نیز در فاصلهگذاری با رژیم به صف اعتراضات ضد جنگی که علیه نتانیاهو برپا میشود پیوستهاند.
۴. فعال شدن راستگرایان علیه یهودیان غربی
راستگرایان و بیشتر از آن شاخه تندرو آنها میانه خوبی با یهودیان ندارند. آنها اگرچه روی خوشی به رژیم نشان میدهند، اما در داخل مجموعه غرب با یهودیان درگیرند. به همین دلیل یهودیانی که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند بیشتر جذب جناحهای لیبرال و ترقیخواه میشوند. در آمریکا یهودیان اغلب طرفدار حزب دموکرات هستند و در انتخابات ریاستجمهوری در الگویی ثابت سه پنجم آنها به نامزد دموکرات رای میدهند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۲، ۷۷ درصد آنها به بایدن رای دادند. راستگرایان که در آمریکا با حزب جمهوریخواه و در قالب تندتر خود به شکل راست افراطی در جریان ترامپیسم قابل مشاهده است در داخل جغرافیای غرب با یهودیان مشکل دارند، اما در خارج از جغرافیای غرب به ویژه داخل فلسطین با آنها همسو هستند. به طور ویژهای از نگاه راستگرایان افراطی اروپا که نظرات تندتری نسبت به همتایان آمریکایی درباره یهودیان دارند، یهودیان در غرب مشکلسازند و باید جایی برای مهاجرت و جذب یهودیان وجود داشته باشد که همان رژیم است. از این رو به شدت از موجودیت رژیم حمایت میکنند تا یهودیان ساکنشده در فلسطین اشغالی مجبور نشوند به آنجا بازگردند. این گروه از رهگذر جنگ غزه درحال احیای ضدیت با یهودیان است.
۵. زد و خورد با مهاجران در غرب
به دلیل وجود جریان دائمی از مهاجرت در جهان و زمانبر بودن فرآیند سلطه بر جغرافیای مقصد و یا ادغام در قوم حاکم بر مقصد، «مهاجران» اغلب بخش مهمی در هر منطقه هستند. غرب نیز به دلیل استعمارگری و تامین نیروی کار از این جوامع و برخی تحولات دیگر میزبان جمعیتهای بزرگی از مهاجران است. در غرب و به طور ویژه اروپا مهاجران در قالبهای عمدهای مانند آفریقاییها، هندیتباران و آسیاییها دستهبندی میشوند که مسلمانان در تمام آنها جایگاه ویژهای دارند. در جمعیتهای آفریقاییتبار و به طور خاص شمالیها مانند تونس و الجزایر جمعیت مسلمان زیادی در غرب وجود دارد. در میان بخش موسع هندیتباران که شامل کشورهای حوزه هندوستان مانند هند، پاکستان و بنگلادش میشود نیز مسلمانان فراوانند. در میان آسیاییتباران که بیشتر به شرق این قاره اطلاق میشود، اندونزیاییها و مالزیاییها مسلمان هستند. علاوه بر این اقوام، گروههای دیگری مانند ترکیهایها نیز حضور قابل توجهی در غرب و در کشوری مانند آلمان دارند. جنایتهای رژیم باعث شده تا این جمعیتهای مسلمان در غرب حول ضدیت با تلآویو و کشتارهایش فعال و همگرا شوند.
۶. بحران تسویهحساب
اقدامات رژیمصهیونیستی غرب را با بحران تسویهحساب روبهرو کرده است. با توجه به اینکه تحرکات رژیم علیه بسیاری از دولتها، ملتها و اقوام است، آنها هرکدام در هر نطقهای که حضور دارند از داراییهای خود برای ضربه به تلآویو استفاده میکنند. برای همین نه بحران بلکه بحرانهای تسویهحساب در سایه اقدامات دولت نتانیاهو غرب را فراگرفته است. تسویهحساب مسلمانان و عربها با رژیم در غرب، تسویهحساب یهودیان لیبرال با یهودیان راستگرای مستقر در تلآویو، تسویهحساب قدرتهای شرقی با رژیم و حتی احتمال تسویهحساب برخی از راستگرایان افراطی با یهودیان، جزئی از بحران کلی تسویهحسابی هستند که اقدامات نتانیاهو باعث بروز آنها در غرب شده است. هرکدام از این بحرانها خود شاخههای مختلفی دارند و در هر نقطه از غرب و با توجه به برهههای زمانی متفاوت، اشکالی از ظهور و بروز را نشان میدهند. استعفای مقامات عرب دولت بایدن مانند استعفای اخیر «هاله غریط» سخنگوی عربزبان وزارت خارجه آمریکا در همین راستا صورت گرفته است. پیش از او نیز «طارق حبش» یکی از مقامات ارشد وزارت آموزشو پرورش آمریکایی که فلسطینیتبار بود نیز از سمت خود استعفا داده بود؛ تسویهحسابهایی عربی در سطح دولت و حزب دموکرات با صهیونیستها.
۷. دفاع صاحب از نایب
تئودور هرتزل، یکی از بنیانگذاران صهیونیسم در کتاب «دولت یهود» خود استدلال کرده بود در صورت تشکیل دولت یهود در فلسطین این دولت قلعه اروپا در برابر آسیا خواهد بود. غرب قصد داشت به هرشکل که شده از شر یهودیان خلاص شود. آنها برای مدتی قصد داشتند یهودیان را به اوگاندا در جنوب آفریقا یا آرژانتین در جنوب آمریکای لاتین بفرستند. یهودیان با جایی مانند اوگاندا موافق نبودند، اما از آرژانتین خوششان میآمد. بسیاری از یهودیان پیش از تشکیل رژیم به آرژانتین رفته بودند و با آن آشنایی و علقه داشتند. اروپا، اما تصمیم داشت در مسیر خلاصی از حضور یهودیان در اروپا آنها را در جایی مستقر کند که به کار غرب بیاید؛ جایی مثل فلسطین که میتوانست پایگاه غرب در جهان اسلام باشد. با وجود تسلیم شدن قارههای آمریکا و آفریقا در برابر غرب، جهان اسلام در مجاورت اروپا همچنان به جوشوخروش ادامه میداد. بر این اساس غرب دولت یهود را در فلسطین ایجاد کرد تا در صورت بروز خیزش در جهان اسلام که میتوانست به زیان منافع غرب تلقی شود، یهودیان «گوشت دم توپ» مسلمانان باشند. حالا نتانیاهو درصدد است آمریکا را برای دفاع از رژیم یا به عبارتی بهتر برای حفظ صندلی خود و راستگرایان تندرو به منطقه بکشاند و به همراه منافع آمریکا، جان سربازان این کشور را به خطر بیندازد.
۸. فاصلهگذاری حیثیتی با تلآویو
غرب به لحاظ تمدنی و ایدئولوژی نسبت به شرق کاستیهای بزرگی دارد. آنچه نیز تحت عنوان دین یا ایدئولوژی در غرب شکل گرفته تا حد زیادی ریشه در شرق دارد. غرب به دلیل وجود چنین ضعفی، بسیار نسبت به داراییهای خود در این حوزهها حساس است. از سوی دیگر تثبیت برتری فیزیکی در میدان نیازمند پذیرش ذهنی آن توسط مغلوبشدگان است. اهمیت مسائل ایدئولوژیک و بینالاذهانی باعث شده غرب اهمیت بالایی برای داشتههای خود در این حوزهها قائل باشد. مسائل اخلاقی، دموکراسی و دفاع از حقوق بشر جزء داراییها، افتخارات و مایه مباهات غرب بر دیگران است. رژیمصهیونیستی، اما با کشتار ۳۴ هزار نفر، زخمی ساختن بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر و محاصره میلیونها تن، یکی از بزرگترین داشتههای غرب را به تنهایی زیر سوال برده و به سخره گرفته است. هرچند غرب نیز در این مسیر همراه صهیونیستهاست، اما تلاش دارد برای حفظ داراییهای خود، با فاصلهگذاری نسبت به تلآویو گناه کشتارها را از گردن خود ساقط کند. تلاش برای محکومیت نتانیاهو، توقف صادرات تسلیحات یا درخواستهای موجود در این راستا و صحبت از تحریم شهرکنشینیان تندرو، اقداماتی در این راستا هستند.
۹. مخارج غیرقابل توجیه
کمک مالی آمریکا به اوکراین با کمکها به رژیم قابل مقایسه نیست بهویژه آنکه لابی صهیونیسم قدرت قابل توجهی در واشنگتن دارد. آمریکا اخیرا برای اوکراین ۶۱ میلیارد دلار و برای فلسطین اشغالی ۲۶ میلیارد دلار در نظر گرفته است که در حدود ۹ میلیارد دلار آن نیز مربوط به اقدامات بشردوستانه برای فلسطینیان در کرانه باختری و نوار غزه است. بودجه اختصاص یافته برای اوکراین تقریبا ۲.۵ برابر بودجه اختصاص یافته برای رژیم است، اما اگر نسبتهای دیگر نیز در نظر گرفته شوند، هزینههای رژیم بسیار بیشتر از اوکراین بودهاند. اوکراین با روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ جهان و یک قدرت هستهای درگیر شده و نقشی بزرگ در تضعیف مسکو ایفا میکند. در مقابل، اما رژیم با چند گروه شبهنظامی در نوار غزه با مساحت ۳۶۰ کیلومترمربع درگیر شده و زد و خوردهایی نیز در نوار ۵ کیلومتری در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی دارد. علاوهبر جنگ محدود، تلآویو هماکنون نهتنها نقشی در تضعیف رقبای آمریکا ایفا نمیکند بلکه به عامل قدرتگیری مشروع آنها تبدیل شده است. این مساله نشان میدهد میلیاردها دلار هزینه برای اوکراین دارای توجیه است، اما اختصاص بودجه کلان برای رژیم فاقد توجیهات مناسب است.
۱۰. تضعیف استقلال نسبی دولت یهود
ناتوانی صهیونیستها از مدیریت مسائل خود باعث شده تا ارزش رهبران و دستگاههای آنها در چشم غرب کاسته شود. این خود باعث شده تا غرب تصمیم بگیرد برخی از امور برونسپاریشده به صهیونیستها را بهطور مستقیم در دست بگیرد. ناتوانی مدیریتی صهیونیستها تبعاتی سنگین بر آینده رژیم و موضوع موجودیت آن خواهد گذاشت. این پیامدها از آنجا حائز اهمیت هستند که میتوانند استقلال نسبی رژیم را از بین ببرند.
درپی وقوع حمله ۷ اکتبر رهبران و دستگاههای غربی از رهگذر آشفتگی در رژیم خود برای مدیریت اوضاع به سرزمینهای اشغالی رفته و گروههایی را برای فعالیت در این منطقه مستقر کردند. تداوم حضور آنها و نقشی که در مدیریت امور کلان رژیم یا امور جزئی آن ایفا میکنند با به خطر انداختن استقلال نسبی رژیم میتواند به شورش راستگرایان افراطی منجر شود. آنها پیش از این نیز در واکنش به مواضع و اقدامات دولت آمریکا تاکید کرده بودند رژیم یکی از ایالتهای آمریکا نیست. این مساله با برداشتهای تاریخی یهودیان بیشتر آشکار میشود. یهودیان دولتهای تماما وابسته یهودی را جزء حکومت یهود حساب نکرده و دورههایی را که حکومتهای مستقل یهودی وابسته شدهاند را جزء ایام دولت یهود محاسبه نمیکنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی